اشک اسمان
هرکی خوابه خوش به حالش ما به بیداری دچاریم...
كاش به جاي «دلم» ، گلويم «تنگ»ميشد هوا نمي ريسيد و خلاص امیدوارم امشب خدا خوابیده باشه چون بدجور دلم شکسته و اگه خدا بشنوه صدامو ببینه گریه هامو یه روزی یه جایی یه جوری دل اون رو میشکنه اما نمیخوام دلش بشکنه چون خیلی دوسش داشتم. خدایابخواب!!! حواسمان را جمع کنیم … آدمها مثل موبایل ها low battery ندارند ؛ اکثرا بدون اخطار قبلی و خیلی ناگهانی تمام میشوند … آدماي مهربون هيچ وقت عصباني نميشن ولي ساكت ميشن. ساكت كه شدن تازه ميفهمي چكار كردي باهاشون و اون موقع شديدا عذاب وجدان ميگيري ... خدایــــــــــــا! اون دنیا اگه خواستی گنـــــــــاه هآآی یواشکی مون رو نشون بدی! لطفـــــــــاً ... گریــــــــــــه های یواشکی مون رو هم نشون بده! ... هر کجا محرم شدے چشم از خیانت باز دار چه بسا محرم که با یک نقطه مجرم مےشود نميدانم گنجشك ها كه آنقدر شبيه همند چطور همديگر را ميشناسند و نميدانم چقدر شبيه من هست كه تو ديگر مرا نميشناسي! تـمـــام امـــروز مـــن در دستـمــالي مچـــالــه شــد تـمـــام امـــروز مـــن گــريــه كــرد! مـثــل انـســان غـريقـــي كـه هـر چـه بـراي نـجـات دسـت تـكان داد هـيـچـكــس حــواســش نـبــود دلم شکست! عیبی نداردشکستنی است دیگر، میشکند! اصلافدای سرت، قضاوبلابودازسرت دورشد… اشکم بی امان میریزد! مهم نیس! آب روشنی است!!! خانه ات تاابد روشن عشق من… نیا لطفا ! میدانم می آیی ، لبخند نمیزنی ، میمیرم ! خدایا برم نمی گردانی ؟ یک طرفم سرخ شد ! غم اگه نوشتنی بود اگه غصه گفتنی بود من هزار تا قصه داشتم انسان های ساده را احمق فرض نکنید ؛ باور کنید آنها خودشان نخواستند که “هفت خط” باشند … . بعضی وقتا لازمه گیاه باشی و فتوسنتز کنی ولی محتاج بعضیا نباشی ! و من از تمام آسمان یک باران را می خواهم و از تمام زمین یک خیابان را و از تمام تو یک دست کــــــــــه قفل شود در دست من بـــــــــــآور کـــن خـ ـیلی هــــآ خـ ـ وآستند نبودنـــت رآ پُر کــنند! امــــآ نشــد... خیلی دلم واسه خودم سوخت... وقتی جواب همه احساس و عشقم شد.... ویه جمله که کوبید تو صورتم و گفت: مگه چیزی بین ما بوده؟؟؟؟ حواست باشه وقتی یکی بهت میگه... نمی خوام کسی از دوستیمون با خبر بشه .... یعنی این که تو اون قدر واسم کوچیکی.... که دوس ندارم ... موقعیت های بزرگ ترم رو از دست بدم.... من نااميد نيستم!!! هر شب پر از اميد ميخوابم... هر شب ميخوابم به اميد اينکه ديگر بيدار نشوم! میگن خاک سرده و به سادگی مردها فراموش میشوند... اما این روزها دل ها سردتر از خاک شده.... مے گوينـد قِسمتـــ نيستـــ حِکمَتـــ استـــ خدايـآ... مـَن معنیِ قِسمتـ و حِکمَتـــ را نمے دانمــ امـآ تـو معنےِ طاقَتــــ رآ مے دانـی ... مـَگــَر نــه ؟؟؟ گاهي آنقدر دلتنگ كسي ميشوي، كه اگر خودش بفهمد.... از نبودنش خجالت ميكشد..... سر خاک من...!! اونی که بیشتر اذیتم کرد بیشتر گریه میکنه...!! اونی که نخواست ما رو بالاخره میاد دیدن جسدم...!! اونی که حتی نیومد تولدم زیر تابوتمو گرفته...!! اونی که سلام نمیکرد میاد برا خدافظی...!! عجب روزیه اون روز...!! حیف كه اون موقع خودم نیستم...!! ليلي زير درخت انار نشست درخت انار عاشق شد، گل داد سرخ سرخ. گلها انار شد، داغ داغ، هر اناري هزارتا دانه داشت. دانه ها عاشق بودند، آن ها توي انار جا نمي شدند. انار کوچک بود. دانه ها ترکيدند. انار ترک برداشت. خون انار روي دست ليلي چکيد. ليلي انار ترک خورده را از شاخه چيد. مجنون به ليلي اش رسيد. و خدا گفت:راز رسيدن فقط همين بود. کافيست انار دلت ترک بخورد. رفته بود آن شب ماهيگير تا بگيرد از آب آنچه پيوندي داشت با خيالي در خواب. گريه مانده بر ساحل قايقي ريخته شب بر سر او پيکرش را ز رهي نا روشن برده در تلخي ادراک فرو. هيچ کس نيست که آيد از راه و به آب افکندش. آدمـهايِ تمام شده را ديگر از نو شروع نکن نـه آنها مثل قبل خواهند بود... نه تـو... نه حتي رابـطه تان...
Power By:
LoxBlog.Com |