اشک اسمان
هرکی خوابه خوش به حالش ما به بیداری دچاریم...
یه روز بهم گفت: «می خوام باهات دوست باشم؛آخه می دونی؟ من اینجا خیلی تنهام» بهش لبخند زدم و گفتم: «آره می دونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام» یه روز دیگه بهم گفت: «می خوام تا ابدباهات بمونم؛ آخه می دونی؟ من اینجا خیلی تنهام» بهش لبخند زدم و گفتم: «آره می دونم فكر خوبیه.من هم خیلی تنهام» یه روز دیگه گفت: «می خوام برم یه جای دور، جایی كه هیچ مزاحمی نباشه بعد كه همه چیز روبراه شد تو هم بیا آخه می دونی؟ من اینجا خیلی تنهام» بهش لبخند زدم و گفتم: «آره می دونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام» یه روز تو نامه ش نوشت: «من اینجا یه دوست پیدا كردم آخه می دونی؟من اینجا خیلی تنهام» براش یه لبخند كشیدم وزیرش نوشتم: «آره می دونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام» یه روز یه نامه نوشت و توش نوشت: «من قراره اینجا با این دوستم تا ابد زندگی كنم آخه می دونی؟من اینجا خیلی تنهام» براش یه لبخند كشیدم و زیرش نوشتم: «آره می دونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام» حالا دیگه اون تنها نیست و من از این بابت خیلی خوشحالم چیزی که بیشتر خوشحالم می کنه اینه که نمی دونه : (من هنوز هم خیلی تنهام)
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |